عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی، حزب خود را فعالترین حزب کشور میداند، چه پیش از انتخابات و چه پس از آن؛ حزبی که «بیشترین تلاش را برای استیفای حقوق ملت» انجام داده «بدون اینکه از چارچوب قانون خارج شود». دغدغه این روزهای او و همحزبیها، بازداشت شدن دوستان حزبی و غیرحزبیشان است که «با توجه به اعترافها هیچ کدام از اتهامهایشان اثبات نشده است».
حذف برخی از چهرههای سیاسی که طرح آن پیش از انتخابات کلید خورده از نگرانیهای سلطانیفر و حزب متبوعش است که در گفتوگو با «خبر» به آن اشاره میکند. رئیس ستاد انتخاباتی حزب اعتمادملی حزب خودش را از هر خطایی در جریان انتخابات بری میداند، اما میگوید: خطاهای نظام سیاسی را «بعد از یک آسیبشناسی
میتوان شمرد».
آقای سلطانی فر! در طیفبندیهای سیاسی، حزب اعتمادملی امروز در کجای فضای سیاسی کشور قرار دارد؟
حزب ما در فرآیند جریان اصلاحطلب شاید محوریترین گروهی است که بیشترین تلاش را در جهت استیفای حقوق مردم و طرح مطالبات آنها دارد.
عملکرد حزب را در جریان بعد از انتخابات چهطور ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم تشکیلاتی که با خردگرایی و منطق توانسته در فضای متشنج بعد از انتخابات 22 خرداد عملکرد منطقی داشته باشد و ضمن استیفای حقوق ملت در فعالیتهای خارج از چارچوب قانون هم حضور نداشته و همه فعالیتها را در چارچوب قانون اساسی انجام داده حزب اعتماد ملی بوده است.
آنچه این روزها گفته میشود این است که حزب بعد از انتخابات دچار نوعی سرخوردگی شده؛ برنامهتان برای برون رفت از این اوضاع چیست؟
به هیچوجه این را قبول ندارم. بعد از انتخابات حزب بلافاصله شورای مرکزی را دور هم جمع کرد، دفتر سیاسی حزب هم فعالیت خودش را آغاز کرده است. آنچه در حزب اتفاق میافتد ناشی از یک عزم کلی است که حزب برای حضور گسترده در فضای سیاسی کشور و صحنه رقابتها حضور گسترده و تعیینکننده دارد. ما الان هم در حال بازنگری و آسیبشناسی جریان انتخابات هستیم.
بعد از انتخابات حزب چه اولویتهایی را برای خود درنظر گرفته است؟
حزب اعتماد ملی به عنوان یک حزب اصلاحطلب کماکان میخواهد فعالیتهای خودش را در جهت کادرسازی و ارتقای سطح آگاهی مردم و جریان منتقد دولت ادامه دهد و در ارتباط با حوادث و وقایع سیاسی که در کشور اتفاق میافتد به روشنگری بپردازد. با توجه به اینکه ما تشکیلات وسیع و فراگیری داریم، میتوانیم به عنوان گستردهترین تشکیلات حزبی در منازعات و کشمکشهای آینده نقش محوری ایفا کنیم.
در جریان انتخابات با حضور طیفهای دیگر در حزب اعتماد ملی ابتکار عمل از شورای مرکزی حزب گرفته شد. این اتفاق چه تأثیری در ریزش و رویش بعدی حزب دارد؟
اصلاً این را قبول ندارم. اعضای شورای مرکزی در فرآیند انتخابات تمام و کمال فعال بودند. همه کسانی که از خارج از حزب آمده بودند تیم آقای کرباسچی نبودند. نفرات محدودی بودند که با ایشان مرتبط بودند. تعدادی هم با خود آقای کروبی و اعضای شورای مرکزی ارتباط جداگانه داشتند. نمیتوانیم آقای الویری، آقای نجفی یا آقای سروش را جزو تیم آقای کرباسچی به حساب بیاوریم. اینها آمدند و درکنار اعضای شورای مرکزی در ستاد فعالیت کردند.
وضعیت ریزش و رویش احزاب اصلاحطلب را در فضای بعد از انتخابات چه طور ارزیابی میکنید؟
ممکن است فراز و نشیبهایی در خصوص فعالیتهای برخی احزاب داشته باشیم، اما طبیعتاً با بازداشتهایی که در هفتههای اخیر اتفاق افتاده ممکن است تعدادی از اعضای شورای مرکزی احزاب با محدودیتهایی مواجه شوند.
چرا؟
ممکن است تعدادی از اعضای شورای مرکزی، دبیرکل و نفرات چشمگیر و اصلی حزب بازداشت شوند.
این محدودیتها چه نتایجی دارد؟
خب اگر نفرات اصلی حزب دچار محدودیت فعالیت شوند طبیعتاً در فعالیت حزب تأثیر میگذارد. در مجموعه یک گروه سیاسی و یک حزب عناصری هستند که حضورشان مؤثرتر از دیگران است که اگر به هر ترتیب نتوانند فعالیت کنند خلأ آنها کاملاً احساس خواهد شد.
فکر میکنید تبعات انفعال اصلاحطلبان در مقطع کنونی چیست؟
انفعالی که میگویید نمیشود به عنوان روند کلی و طولانی مدت در نظر گرفت. الان فضا فضای ملتهبی است و آنچه کشور به آن احتیاج دارد آرامشی است که در سایه آن امنیت باشد. بعد از بازداشتهای این دو ماه اخیر بعضیها ترجیح میدهند سکوت کنند. اگر این انفعال استمرار یابد در میان هر کدام از اردوگاهها چه اصلاحطلبها و چه اصولگرایان، فرآیند توسعه سیاسی کشور را با تأخیر مواجه میکند. اگر قرار باشد مجموعهای از گروههای سیاسی که در گذشته فعال بودند منفعل شوند یک فضای سرد و بیروح به وجود میآید.
در این شرایط برای کارآمد شدن احزاب اصلاحطلب باید چه کار کرد؟
در فضای کنونی کشور اینکه نخبگان بتوانند فضای اختلاف و التهاب را مدیریت کنند یک اصل و نیاز جدی است. باید در جامعه امکانی فراهم شود که گروههای اصلاحطلب بتوانند مانند بقیه گروهها هم از امکانات رسانهای برخوردار شوند و هم بتوانند حرفشان را بزنند و به عبارتی از امکانات آزادی بیان، قلم و اندیشه در چارچوب قانون برخوردار شوند.
آقای سلطانیفر در جریان انتخابات نظام سیاسی و به طور خاص جریان اصلاحطلب دچار چه خطاهایی شدند؟
فکر میکنم این سؤال را باید دو، سه ماه دیگر جواب داد. من لفظ خطا را قبول ندارم.
چه برای نظام سیاسی و چه برای احزاب؟
من الان به اندازه کافی اطلاعات ندارم که بتوانم درباره خطاهای نظام سیاسی اظهار نظر کنم. حوادث و وقایع انتخابات و بعد از آن باید آسیبشناسی کامل شود.
احزاب اصلاحطلب چطور؟
به کار بردن لفظ خطا باید متوجه هر دو طرف باشد. اجازه میخواهم این لفظ را یکی دو ماه دیگر به کار ببرم، وقتی مطالب روشنتر شده باشد. الان مباحثی درباره بازداشت شدگان اصلاحطلب مطرح میشود که اصلاً ما نمیدانیم چه هست.
اعتماد ملی چطور؟ مرتکب خطایی نشده است؟
حزب ما مشکلی نداشت. اگر خطایی داشته شما بفرمایید.
نظر شما درباره جریانی که با آقای هاشمی برخورد تند و حذفی دارد چیست؟
این موضوع جای تاسف دارد. مثلاً فردی عبارت اکبرشاه را درباره آقای هاشمی به کار برده، عبارت اکبرشاه عبارتی بود که سلطنتطلبها برای آقای هاشمی به کار میبردند و الان جای تأسف است که خبرگزاریای وابسته به جناح اصولگرای کشور درست حرفی را میزند که چند سال قبل سلطنتطلبها زدند. فکر میکنم این جناح باید بازنگری اساسی در اصول خود بکند. برای یک نظام زاییده انقلاب مانند جمهوری اسلامی ایران خوشایند نیست که تولیدات کارخانه ضدانقلابسازی روز به روز افزایش پیدا کند. در روزگاری که تولیدات اکثر کارخانههای صنعتی ما با رکود مواجه است متأسفانه کارخانه ضد انقلابسازی ما با رونق چشمگیری مواجه شده است. دور کردن حوزه دوستداران و یاران انقلاب که امروز یکی پس از دیگری با بهانههای مختلف از حوزه انقلاب و وصل کردن آنها به جرگه ضد انقلابها حرکت تلخی است که موجب رکود و نقاهت انقلاب خواهد شد.
برای رفع کدورتهای ایجاد شده باید چه کار کرد؟
باید به سرعت و با جدیت جلوی این جریان گرفته شود. متأسفانه برخی از دوستانی که ادعای اصولگرایی میکنند هم در حال دامن زدن به این کدورتها هستند. با این روند این نگرانی ایجاد میشود که تا چند سال آینده دوستداران انقلاب از یک عدد سه رقمی هم کمتر باشند.